بزرگترین درد...
همیشه فکر میکردم بزرگترین درد آدمی اینه که کسی رو دوست داشته باشه ولی طرف اونو دوست نداشته
باشه.اما الان مدتی میشه که فهمیدم اشتباه میکردم و بزرگترین درد آدم این نیست.تازه فهمیدم بزرگترین درد
آدم اینه که کسی که تو دوسش نداری عاشقت باشه و دوست داشته باشه.خیلی سخت و دردآور میشه.
میدونی وقتی کسی دوست داره و تو دوسش نداری در حقش ظلم میشه ولی خوب عشق که دست خود
آدم نیست وقتی نمیتونی کسی رو دوست داشته باشی چاره چیه؟؟؟؟خیلی بی عدالتی و ظلمه اما
نمیدونی باید چی کار کنی.دلت میخواد خدا یه کار میکرد که خودش راحت بیخیال شه و بره دنبال زندگی ش.
دلت براش میسوزه و البته بیشتر برای خودت میسوزه که تووی این مخمصه گیر کردی.نمیدونی خدا چرا این
ماجرا رو تموم نمیکنه...چرا کاری نمیکنه که دیگه دوست نداشته باشه؟؟؟چرا دنیا اینقدر بی رحمه که به هر
نحوی عذابت میده.یه روز از اینکه کسی دوست نداره رنج میکشی یه روز هم از اینکه کسی که نمیخوایش
دوستت داره عذاب میکشی.خدایا کاش تووی قانون این زندگیه پوچ ما یه تجدید نظری میکردی.به قول مولانا
شریعتی دنیا را نگه دارید میخواهم پیاده شوم.... .
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:مرسی